تست بینه یک سنجش هوشی است که برای تمام سنین قابل اجراست و آخرین نسخه از آزمون استنفورد –بینه می باشد که امروزه به عنوان جدیدترین و کاراترین ابزار موجود جهت سنجش هوش افراد قلمداد گشته و از میزان اعتبار بالایی برخوردار می باشد
پنج عامل کلی تحت عنوان استدلال سیال ، دانش (توانایی متبلور) ، استدلال کمی ، پردازش دیداری –فضایی و حافظه فعال را هم در حیطه کلامی و هم در حیطه غیر کلامی اندازه گیری می کند .( این هوش آزما به گونه ای دقیق برای سنجش کودکان پیش دبستانی ، عقب ماندگی ذهنی و توانمندی های شناختی سطح بالا کارایی دارد بررسی دقیق عوامل پنجگانه سازنده هوش از نقاط مثبت نسخه نوین هوش آزمای استنفورد –بینه است که اطلاعات کاربردی را برای آزمونگران روان شناختی ارائه کرده و بسته های مناسبی را برای نیاز سنجی دقیق آموزشی و طراحی برنامه های موثر و کارآمد فراهم می سازد
در سال ۱۹۱۳پروفسور ترمن استاد دانشگاه استانفورد ،آزمون هوش بینه – سیمون را از زبان فرانسه به انگلیسی ترجمه ودر سال ۱۹۱۶ آن را برای جامعه ی آمریکا استاندارد کرد.
همچنین او تعداد سوالات را از ۵۴ عدد به ۹۰ عدد و محدوده ی سنی آزمون ها را از ۳ الی ۱۶ سالگی به ۳ الی ۱۸ سالگی گسترش داد. از طرف دیگر او برای اولین بار از فرمول بهره هوشی که توسط اشترن روان شناس آلمانی پیشنهاد شده بود استفاده کرد.
در سال ۱۹۳۷ (۲۱ سال بعد) مریل استاد دانشگاه استانفورد بینه به ترمن ملحق شد و آنها به اتفاق به استاندارد کردن مجدد آزمون پرداختند که تغیراتی هم در تنوع سوالات وهم در ساخت آزمون ایجاد کردند.از جمله این تغیرات عبارتند از:
الف) تعداد ماده سولات آزمون (۱۹۱۶)از ۹۰ عدد به۱۲۲ عدد افزایش داده شد
ب) محدوده سنی آزمودنی ها از یک طرف تا ۲ سالگی و از طرف دیگر تا بزرگسالی و همچنین بزرگسالی گسترش یافت.
ج) از ۲ سالگی تا ۵سالگی به علت رشد سریع فرآیندهای شناختی کودکان برای هر ۶ ماه به جای یک سوال سوالات جداگانه منظور شد
د) برای سالهای۱۳،۱۱و۱۴که در آزمون بینه – سیمون و آزمون ۱۹۱۶سوال در نظر گرفته نشده بود سوال ابداع گردید
ه) آزمون دارای دو فرم موازی ،ل وم با دو دفترچه ی پرسش جداگانه گردید.سوالات دفتر چه م به منظور بازآزمایی یا تحقیق به کار گرفته می شدند این سوالات اگرچه از نظر موضوع تا حد امکان با سوالات فرم ل یکسان بودند ولی از نظر محتوا با آنها فرق داشتند.
مریل ۲۳ سال بعد در سال ۱۹۶۰ آزمون را دوباره شروع کرد.در این تحقیق نیاز به تغییر ماده سوالات احساس نمی شد لیکن از پاسخ آزمودنی ها به منظور ((شناسایی سطح دشواری سوالات ))در فاصله زمانی آزمون قدیم و آزمون جدید استفاده گردیدنتیجه این تحقیقات منجر به ادغام سوالات فرم های م و ل در یکدیگر وتبدیل آنها به یک دفترچه ی واحد با علامت اختصاری م-ل گردید.از طرفی دیگر در این تحقیقات برای اولین بار از (هوشبهر انحرافی) به جای (هوشبهر نسبی ) استفاده شدو این امر امکان مقایسه آزمودنی
را با هم افزایش داد.
هوشبهر انحرافی نمره های معیاری بودند که میانگین آنها ۱۰۰وانحراف معیار آنها ۱۶ انتخاب شده بودند
تحقیقات ۱۹۷۲از سوی آر.ال ثورندایک وهمکارانش به منظور هنجاریابی مجدد سوالات دفترچه م- ل انجام شدند بدون اینکه تغییری در انتخاب ماده سوالات آنها ایجاد شود به دو دلیل به مراجعه ی مجدد دفترچه ها رفتند:
۱) روان شناسان بالینی در مدت ۱۲ سالی که از تحقیقات ۱۹۶۰ می گذشت عملا دریافتند که کاربرد دفترچه های م،ل به جای دفتر چه های (م-ل)منجر به تشخیص های دقیق تری در جلسات روان سنجی می گردد.
۲) آنها با استفاده از دفترچه های تنظیم شده ی سال ۱۹۶۰ بدون مراجعه به دفترچه های۱۹۳۷ عملا امکان بازآزمایی مجدد آزمودنی را با فرم های همتا از دست می دادند در حالی که این باز آزمایی ها برای بررسی میزان پیشرفت آن دسته از کودکانی که کاملا ضروری بو دند که بر اثر اختلالات یادگیری تحت درمان برنامه های (توان بخشی)یا(باز آموزی) بودند.
تحقیقات سال۱۹۸۶ را باید نوعی تاثیر گذاری سبک آزمون سازی وکسلر بر روی آزمون استانفورد بینه تلقی نمود این تحقیقات از سوی ثورندایک وهمکارانش انجام شدندومنجر به چاب فرم ۱۹۸۶ آزمون گردیدند.
در این تحقیقات سئوالات بجای اینکه به صورت مقاطع سنی متوالی دسته بندی شوند به صورت خرده آزمونهای ۱۵ گانه تنظیم شدند.ملاک قرار دادن سئوالات در خرده آزمونها وجوه مشترک محتویات آنها بود و عناوین زیر را برای خرده آزمون ها در نظر گرفتند:
گنجینه لغات حافظه ی مهره ها درک کمی
حافظه ی جمله ها تحلیل الگوها درک وفهم
مهمل یابی حافظه ی اعداد کپی کردن
حافظه ی اشیا ماتریس ها سری اعداد
تاکردن وبریدن کاغذ روابط عمومی ساختن تساوی ها
در هر خرده آزمون سئوالات از ساده به دشوار شماره گذاری شده بودند وسنجش باسوالی شروع می شودکه مناسب سن وتوانمندی آزمودنی بود.
بعد از اجرای آزمون نمرات خام هر یک از خرده آزمونها به نمرات تراز شده با میانگین ۵۰وانحراف معیار ۸تبدیل می شد آزمودنی به این ترتیب دارای ۱۵ نمره می شد که هر کدام یکی از وجوه کارکرد هوشمندانه ی او را نشان می داد.
سپس این نمرات در ۴ حوزه ی محتوایی آزمون با میانگین ۱۰۰وانحراف معیار ۱۶ تبدیل می شدند.
آزمون:
فرم سنتی آزمون استانفورد بینه در حال حاضر دارای دو دفترچه ی پرسش،یک دفترچه ی تصاویر وتعدادی ابزار سنجش از جمله مهره ها،کلید،چاقو،عروسک و…می باشد که همه در یک کیف بزرگ به روان شناسان واگذار می شوند.
هر دفترچه ی پرسش شامل ۱۲۲ماده سوال است وبرخی ازماده سوالات به سئوالات کوچکتر تقسیم می شوند سئوالات به ترتیب دشواری در مقاطع سنی مختلف از ۲ سالگی الی ۱۴ سالگی و بزرگسالی توزیع شده اند.
موضوع سئوالات مربوط به کودکان در مورد هوش حسی- حرکتی وموضوع بزرگسالان هوش انتزاعی می باشد.
این آزمون برای سنجش هوش کودکان ٢ ساله تا افراد بزرگسال تدوین شده است. در این آزمون مفهوم هوشبهر انحرافی بهکار رفته است. هوشبهر انحرافی نمره ی استانداردی است که در آن میانگین برابر ١٠٠ و انحراف معیار ١۶ است. اگر هوشبهر کسی در این آزمون ١٠٠ یا نزدیک به آن باشد، بهنجار یا طبیعی و یا متوسط تلقی می شود.
افراد عقب مانده ی ذهنی دستکم دو انحراف معیار پایین تر از میانگین و افراد سرآمد دستکم دو انحراف معیار بالاتر از
میانگین نمره می گیرند
گرد اورنده مرضیه ولیان کارشناس ارشد روانشناسی کودک